۱۳۹۴ فروردین ۳۰, یکشنبه

فریدون ابراهیمی، عدالت خواه جاویذ آزربایجان / یاسین حاجی زاده


مقدمه

تاریخ مبارزات ملی آزربایجان، پر از راز های سر به مهری است که سانسور استبداد اجازه ی نشر احسن را از آنان گرفته است. تاریخ فرقه ی دموکرات آزربایجان و حکومت یکساله ی آن نمونه هایی از این رازهای سر به مهر است که با  گذشت 68 ساله از سرکوب وحشیانه ی آن توسط حکومت مرکزی ، تحلیل آن با دشواری های بسیاری رو به رو است.


زندگی و سرگذشت رهبران حکومت ملی آزربایجان، از مکتومات این جنبش ملی و میهنی است، گمنامی رهبران و سردمداران این جنبش  از جمله عواملی است که مطالعه و تحلیل دقیق آن را با مشکلات جدی مواجه می کند.سانسور های حکومتی با شعار حفاظت از تمامیت ارضی از یکسوی و سرکوب ماهیتی از سوی اپوزیسیون تمامیت خواه از سوی دیگر امکان پرداختن به این موضوع را مکتوم گذاشته است.


فریدون ابراهیمی، عضو کمیته ی مرکزی فرقه ی دموکرات آزربایجان و عضو هئیت موسس و دادستان کل حکومت ملی آزربایجان از جمله این افرادی است که زندگی و اندیشه هایش در هاله هایی از ابهام و گمنامی پنهان شده است. در این نوشتار سعی خواهد شد به خلاصه ای از سرگذشت و اندیشه های این فرزند مبارز آزربایجان پرداخت شود.

 
تولد و زندگی


فریدون ابراهیمی در ۲۹ آبان ماه ۱۲۹۷ در شهر آستارا در خانواده ای روشنفکر متولد شد. پدرش غنی ابراهیمی از روشنفکران چپ بود.


 غنی ابراهیمی، در سال ۱۲۹۷ پس از بنیان گزاری فرقه عدالت در رشت، تشکیلات این حزب در آستارا را بنیاد گزارد. وی در تیرماه ۱۲۹۹، پس از شرکت در نخستین کنگره «فرقه عدالت» در شهر انزلی و بنیانگذاری «حزب کمونیست ایران»، تشکیلات این حزب در آستارا را پایه گذاری و رهبری کرد.


فریدون ابراهیمی تحصیلات ابتدائی و متوسطه ی خود را در آستارا و انزلی به پایان رساند در سال ۱۳۲۰، به دانشکده ی حقوق دانشگاه تهران راه یافت. وی همزمان با تحصیل در دانشکده ی حقوق تهران به صفوف حزب توده ی ایران پیوست و فعالیت های سیاسی و اجتماعی خود را با نوشتن مقالات سیاسی و انتقادی در نشریات حزب توده و سایر نشریات مترقی آن عصر آغاز کرد.نوشتار های وی به صورت منظم در نشریات رهبر، ظفر و... به چاپ می رسید و  در آذربایجان نیز با روزنامه های یئنی شرق «خاور نو»، «آذربایجان» و سایر رسانه های دمکراتیک همکاری می کرد و نوشته های بسیاری در تحلیل چالش های اجتماعی و سیاسی روز می نوشت.


فریدون ابراهیمی، فعالیت حرفه ای خود در عرصه ی مطبوعاتی را از سال ۱۳۲۲، پس از بنیان گزاری روزنامه ی آژیر از سوی سید جعفر پیشه وری، در همکاری با این نشریه ی وزین آغاز کرد و پس از چندی به عضویت هیئت تحریریه ی آن درآمد. همکاری وی با روزنامه ی آژیر و روابط نزدیکش با سید جعفر پبشه وری او را به عرصه ی مبارزات ملی کشاند و مقالات او در مورد تاریخ تمدن و مطالبات ملی خلق ها نشان از تفکر ملی اوست.


فریدون ابراهیمی در خرداد ماه ۱۳۲۴ رشته ی حقوق سیاسی را با کامیابی به پایان رساند و پس از توقیف روزنامه ی آژیر به آزربایجان بازگشته و فعالیت مطبوعاتی خود را در روزنامه های آزربایجان و یئنی شرق( خاورنو) ادامه داد.


وی که در تشکیل فرقه ی دموکرات آزربایجان و تحریر بیانیه ی مراجعتنامه،(مرامنامه فرقه دموکرات آزربایجان) نقش به سزایی داشت. در نخستین کنگره ی فرقه ی دموکرات آزربایجان ، که با شرکت نمایندگان خلق در نهم مهرماه 1324 منعقد شده بود، به عضویت کمیته ی اجرایی فرقه ی دموکرات و هئیت موسس حکومت ملی آزربایجان برگزیده شد و توام با همکاری با روزنامه ی آزربایجان، نقش به سزایی در تبیین و تشریح اهداف فرقه ی دموکرات آزربایجان ایفا کرد.


فریدون ابراهیمی پس از تشکیل مجلس ملی آزربایجان و برگزیده شدن سید جعفر پیشه وری به عنوان نخست وزیر حکومت ملی آزربایجان و مسئول تشکیل کابینه، در 21 آذر ماه 1324 به سمت دادستان کل آزربایجان منصوب گشت.


وی به عنوان نماینده ی حکومت ملی آزربایجان، در مذاکرات با هئیت نمایندگان دولت قوام السلطنه، در 19 اردیبهشت، برای حل غائله آزربایجان تشکیل شده و به مدت 15 روز ادامه پیدا میکرد، شرکت داشت. و نماینده ی حکومت ملی آزربایجان در کنفرانس صلح پاریس بود و نقش به سزایی در ارائه ی چهره ی دموکراتیک حکومت ملی آزربایجان ایفا نمود.


در 21 آذر 1325، زمانی که ارتش طرد شده ی شاهنشاهی هجوم ددمنشانه خود را به سوی خاک آزربایجان آغاز کرد، فریدون ابراهیمی شیرازه ی از هم پاشیده ی فدائیان را، سازماندهی کرده و در کمیته ی مرکزی ، فرقه ی دموکرات آزربایجان سنگر گرفت و مشغول دفاع شد. وی پس از 34 ساعت مقاومت سرسختانه به همراه یاران خود دستگیر شد.


فریدون ابراهیمی در طول شکنجه و بازجویی های شش ماهه ی خود همواره از حقوق خلق آزربایجان و مطالبات ملی خلق ها دفاع می کرد و قدمی از آرمان های ملی و طبقاتی خود عقب ننشست و هیچگاه حاضر به طلب عفو و بخشش از حکومت مرکزی نشد و در نهایت در ساعت 4 صبح روز یکم خرداد1326، در خیابان ستارخان تبریز، جلوی باغ گلستان به دار آویخته شد.


 اندیشه و جهانبینی فریدون ابراهیمی


حکومت ملی آزربایجان، در واقع تجلی دولت شوندگی ملی و ترمیم غرورملی در آزربایجان جنوبی بود.فرقه ی دموکرات آزربایجان در واقع، پردازنده ی اندیشه ای توام با ناسیونالیسم، مدرنیته و استقلال طلبی ملی بود که با این روند توانست در طول حکومت یکساله ی خود به توفیقات فراوانی در عرصه های مختلف دست یابد.


این حکومت با بهره گیری از عنصر نخبه پروری، از عوام گرایی فاصله گرفت و به معنای دقیق کلمه، عام مردم را صاحب اندیشه کرد. این عامل به تنهایی، سبب گشت که با گذشت دهه های متمادی، از سرکوب فیزیکی این حکومت، اندیشه ها و تز های آن در میان عام مردم آن عصر و قشر نخبه ی عصر های آتی ریشه بدواند.


فریدون ابراهیمی، یکی از همان نخبه های سیاسی و اجتماعی بود ، که در تدوین تئوری های مدرن مبارزات ملی و ترمیم عزت ملی در آزربایجان، نقش به سزایی ایفا کرد. دغدغه های ملی او، در زندگی شخصی و اجتماعی اش در واقع نقطه ی عطفی آشکار در شکل گیری رشد سیاسی و مبارزاتی وی بود.بسیاری فریدون ابراهیمی را روشنفکری چپ و وابسته به پایگاه سوسیالیسم می پندارند. اما آنچه تاریخ بازگو می کند، حقیقتی جز این است.


 تفکر چپ فریدون ابراهیمی، حقیقتی غیر قابل انکار است اما او و بسیاری دیگر از سران فرقه ی دموکرات آزربابجان همچون سید جعفر پیشه وری و محمد بی ریا صاحب اندیشه ی ملی بوده و در صدد تشکیل جمهوریتی بر پایه ی ناسیونالیسم -سوسیالیستی و یا سویال دموکرات بودند و به هیچ عنوان تابع پایگاه سوسیالیسم و اتحاد شوروی نبودند.جهانبینی ملی- طبقاتی، فریدون ابراهیمی، در تئوری پردازی های سیاسی و همچنین رشد و تکوین، بیانیه ی 12 شهریور، منشور فکری فرقه ی دموکرات، که سرتاسر تجلی روح ملی گرائی و باور های ملی است، قابل رویت است.


دغدغه ی مسئله ی ملی خلق ها و تئوری مبارزه ی ملی، زمانی در ذهن فریدون ابراهیمی شکل گرفت که جامعه ی روشنفکری سیاسی، در مبارزات طبقاتی و یا مدافعه از پایگاه آپارتاید پهلوی معطوف گشته بود و اندیشه های ملی خلق ها از سوی هردو جبهه، تحت شدید ترین تنش ها و انتقاد ها، قرار داشتند. اما تئوری مبارزه ی ملی این گروه، که فریدون ابراهیمی و سید جعفلر پیشه وری از شاخص ترین افراد آن بودند، جایگاه شگرفی را در میان دگراندیشان بدست آورد.


این تئوری مبارزه، به مهم ترین خواستگاه جنبش چپ آزربایجان در عصر های آتی مبدل گشت و توانست جنبشی تمام ملی را برای دفاع و احیای حقوق پایمال شده ی آزربایجان بنیان نهد. جنبشی که امروز با نام حرکت ملی آزربایجان در جهان سیاسی شناخته می شود، در واقع حاصل تکامل و حتی عینیت تئوری مبارزه ی این گروه است.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر